عــــاشـقـانـه های من
تقدیم دل پاک بانوی رویاها
ســــــــرت را بگیر بـــــالا ..!
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته، گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی ،
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود…
صبور باش و ساکت.
بغضت را پنهان کن،
رنجت را پنهان تر....!


یه وقــــتایی که دلتـــــــــــــ گـرفته ؛
بُغـــــــــــــض داری ،
آروم نـیستـــــــــــی !
دِلتـــــــــــــ بـــراش تـنگــــــــــــــ شده ....
حـوصله ی هـیـچـکســــــــــــــو نـداری !
به یــاد لحظه ای بیفتــــــــــــــ کـه :
اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد؛
امـــــــــــــا ....
چـشمـاشـو بستـــــــــــ و رفــتـــــــــــ ... !!!


اين روزا عادت همه رفتن و دل شكستنه
درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه
اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه
گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه
اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه
مشكل بي ستاره هايه كم ستاره چيدنه
اين روزا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه
آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه
اين روزا آسمونمون پر از شكسته باليه
جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
اين روزا كار آدمادلهاي پاك را بردنه
بعدش اونو گرفتنو به ديگري سپردنه
اين روزا كار آدما تو انتظار گذاشتنه
ساده ترين بهانشون از هم خبر نداشتنه
اين روزا سهم عاشقا عصه و بي وفاييه
جرم تمومشون فقط لذت آشناييه
اين روزا توي هر قفس يكي دو تا قناريه
شبها غم قناريا تو خواب خونه جاريه
اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه
رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه
اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فكه
قلبعاي مثل دريامون پر از خراش و تركه
اين روزا عادت گل ها مرگ و بهونه كردنه
كار چشماي آدم ها دل را ديوونه كردنه
اين روزا كار رؤيامون از پونه خونه ساختنه
نشونه پروانگي زندگي ها را باختنه
اين روزا تنها چارمون شايد پرنده مردنه
رو بام پاك آسمون ستاره را شمردنه
اين روزا آدما ديگه تو قلب هم جا ندارند
مردم ديگه تو دلهاشون يه قطره دريا ندارند
اين روزا فرش كوچه ها تو حسرت يه عابره
هرجا يكي منتظر ورود يه مسافره
اين روزا هيچ مسافري بر نمي گرده به خونه
چشاي خسته تا ابد به در بسته مي مونه
اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه
خلاصه حرف همه پر زدن و نموندنه
اين روزا درد آدم فقط غم بي كسيه
زندگيشون حاصلي از حسرت و دلواپسيه
اين روزا خوش بختي ما پشت مه نبودنه
كار تموم شاعرا فقط غزل سرودنه
اين روزا درد آدما داشتن چتر تو بارونه
چشماي خيس ابريشون همپاي رود كارونه
اين روزا دوستا هم ديگه با هم صداقت ندارند
يه وقتا توي زندگي همديگر و جا مي ذارند
جنس دلاي آدما اين روزا سخت و سنگينه
فقط توي نقاشي ها دنيا قشنگ و رنگينه
اين روزا جرم عاشقي شهر دل و فروختنه
چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه
اسم گلا رو اين روزا ديگه كسي نمي دونه
اما تو تا دلت بخواد اينجا غريب فراوونه
اين روزا فرصت دلا براي عاشقي كمه
زخماي بي ستاره ها تشنه ياس مرهمه
اين روزا اشكمون فقط چاره بي قراريه
تنها پناه آدما عكساي يادگاريه
اين روزا فصل غربت عشق و بيداي مجنونه
بغضاي كال باغچه منتظر يه بارونه
اين روزا دوستاي خوبم همديگر رو گم مي كنند
دلاي پاك و ساده را فداي مردم مي كنند
اين روزا آدما كمند پشت نقاب پنجره
كمتر مي بيني كسي رو كه تا ابد منتظره
مردم ما به همديگه فقط زود عادت مي كنند
حقا كه بي وفايي رو خوب هم رعايت مي كنند
درسته كه ايجا همه پاييزا را دوست ندارند
پاييز كه از راه مي رسه پا روي برگاش مي زارند
اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارند
چند تا غم و يه غصه و ارزوي محال دارند
اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم
شبا يه كم دلواپس كودك همسايه باشيم
اون وقت دوباره آدم ها دستاشون را پل مي كنند
درداي ارغواني را با هم تحمل مي كنند
اگه به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه
بر سر پيمان مي مونند دوستاي خوب تا هميشه
اما نه فكر كه مي كنم اين كار يه كار ساده نيست
انگار براي گل شدن هنوز هوا آماده نيست
زندگی دیگه واقعا داره دشوار میشه هرچی به خودم میگم سخت نگیر عرصه
بهم تنگتر میشه ولی چاره چیه بایدتحمل کردولی میشه؟
تو زندگیم چند تا چیز رو همیشه با خودم تکرار کردم
هیچ وقت دل کسیو نشکنم حتی اگه دلمو شکست
هیچ وقت به کسی ظلم نکنم حتی اگه بهم ظلم کرد
هیچ وقت از کسی انتظار نداشته باشم حتی اگه بزرگترین کارهارو براش انجام دادم
هیچ وقت به کسی دل ندم حتی اگه اون بهم دل داد
همیشه برای همه آرزوی خوشبختی کنم حتی اگه باعث بدبختیم شدن
همیشه همه رو دوست داشته باشم حتی اگه دوسم نداشتند
و خیلی همیشه ها و هیچ وقت های دیگه که شاید از اینا مهمترو سخت تر باشند ولی
ولی
ولی
نمیدونم چرا اینقدر از زندگی ناامید شدم
چرا اینقدر احساس دلتنگی و تنهایی میکنم
و چرا اینقدر زندگی برام دشوار شده هر بار اشتباهی میکنم خودم رو مقصر میدونم ولی
شاید بعدا همون اشتباهو تکرار کنم چرا تکرار میکنم رو نمیدونم ولی خوب میدونم که
نمیتونم تکرار نکنم
گاهی اونقدر از زندگی خسته میشم که دلم میخواد هرگز به دنیا نمیومدم ولی چه فایده
من به دنیا اومدم
دنیایی پر از پلیدی پر از زشتی پر از نامردی پر از خیانت و دروغ و دورویی
پر از گناهای به ظهر کوچکو در واقع بزرگ که یکیش میتونه یکیو بکشه یا یه زندگیو نابود کنه
ولی هیچ کس متوجه نیست گناهی که میکنه ممکنه چه مشکلاتیو ایجاد کنه
اگه همه اینو میفهمیدن هیچ کی گناه نمیکرد کاش میشد کاش میشد گناه از بین میرفت
شیطان به کلی نابود میشد و ذات پاک آدمیت نمودار میشد ولی چه حیف
تقدیر این دنیا با زشتی گره خورده کاش کاش کاش این زندگی تموم میشد
زندگیی پر از تلخی که شیرینی درش دیده نمیشه
ولی تمومی نداره
نمیدونم چی بگم اینا فقط یه درد دل کوچیک از غمای بزرگ دل من بود
شاید غمای دل من برای بعضی خیلی بی ارزش و کوچیک باشه
ولی برای من از هرچیزی سخت تر و بزرگ ترن
خدایا کمکم کن همین....
دیشب را تا صبح بدنبالت گشتم
لابه لای تمام خاطرات گذشته...
تمام خوبهایم را ورق زدم...
لحظه به لحظه اش را...
رد پایت همه جا جاریست...
اما...
دوباره تکرار داستان همیشگی
نبود تو و انتظار من...!!!
امروز را هم دوباره دنبالت می گردم......مثل همه روزهای نبودت!!!
امروز هم سراغت را از تمام برگ ها می گیرم...!
شاید برگی را از قلم انداخته باشم!
افسوس مي خورم ....چرا؟چرا با رفتن تو.............
بهار مي آيد ؟...آمدي در سرماي زمستان...
به سردي زمستان بودي.....
به غم انگيزي شبهاي تنهايي.....
به خشکي برف ...مي روي..... بهار مي ايد ...
به نظر معامله خوبي است...
.اميد ان دارم بهار گلي بر چهره ات بنشاند ...
چه اميد مبهمي...گردش روزگار خطا ندارد ....
زمستان هيچ گاه بهار را نمي بيند..
توراحس میکنم هردم...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی...
من از شوق تماشایت...
نگاه از تو نمیگیرم....
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....
ولی...افسوس...این رویاست....
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....
تو با من مهربان بودی...
واین رویا چه زیبا بود....
ولی.... افسوس.... که رویا بود....
واژه را ..
به تازیانه می گیرم !
اگر ..
در ذهنم ..
جز به یاد تــــــــــــو جاری شود !
باران بهانه ایست ازجنس حضورتو ،
اگرروزی قطره ای صورتت را بوسید
و گونه هایت گلگون شد به یاد من بیافت ،
چراکه ثانیه هایم سخت می گذرد
عکست را که نگاه میکنم انگار
قرن هاست که میشناسمت
خیلی دلم هوایت را میخواهد ...
هوای دلی را میخواهد که هوایم را ندارد این روزها ..
دلم را برای برگشتن دوبارات چراغونی کرده ام .....
مساحت خلوتم را
پر کن
فرقی نمیکند
عمودی یا افقی
همینکه ضلعی
از چهاردیواری ام
باشی
کافیست.
بعضی آدم ها را نمی شود داشت ،
فقط می شود یک جور خاصی دوستشان داشت !
بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند که برای تو باشند یا تو برای آن ها !
اصلا به آخرش فکر نمی کنی ، آنها برای اینند که دوستشان بداری
آنهم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق ،
یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست
این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا ابد یک جور خاص دوست داشته خواهند شد !
ببند چشماتو آروم و بزار خوابت کنم بازم
چقدر آرامشت خوبه به احساسم نمی بازم
بدون هیچ تردیدی هنوزم میشه عاشق شد
هنوزم واسه هر عشقی دوباره میشه لایق شد
دوباره میشه لایق شد
ببند چشماتو رو دنیا توی تاریکی خونه
منم اینجا کنار تو هنوزم مردومردونه
سرم رو شونه هات امشب یه حال دیگه ای ارم
تموم دلخوشیهام و به آغوش تومی سپارم
بیانزدیکتر بان بزار حستکنم بازم
ببند چشماتو یک لحظه گـُل خوشبو گـُل نازم
گـُل خوشبو گـُل نازم
هرجای این سرزمینی باش !
فقط هرروزخنده هایت رابرایم پســــــــــــت کن . . .
خدایا من از تو معجزه میخواهم
معجزه ای بزرگ در حد خدا بودنت ...
تو خود بهتر میدانی
معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند
نا امید نیستم فقط دلتنگم ....
بانو جسارت نباشه میخوام بگم روم نمیشه
اگه نگم حرف دلو این دلم آروم نمیشه
بانو خجالت میکشم نگا نکن توی چشم
بدون اگه بی تو باشم حتما" خودم رو میکشم
بذار بگم حرف دلو تا نگم آروم نمیشم
منو با اداهات دیوونه کردی بانو
منو راهیه یک ویرونه کردی بانو
قبل از این کـﮧ بخواهـــے
در مورد
مـטּ و زندگـــے مـטּ
قضاوت کـنـــے
وَ
دَر رآهـِ مَـטּ قَدَمـ بِزَטּ.
مَـטּ رآ تَجربِـﮧ کُنـטּ
کـِﮧ مَـטּ گُذَرآندَمـ...
دُوبآرِهـ و دُوبآرِهـ
بَرپآخیز وَ مُجَدَدَاً دَر هَمآטּ رآهـ سَختـ قَدَمـ بِزَטּ
هَمآنطُور کـِﮧ مـَטּ اَنجآمـ دآدَمـ ...
بازهم مثل همیشه پرشده ام از حرفهای ناگفته.....
حرفهایی که نه وزن دارند.... نه ریتم... و نه هیچ آهنگی....
اما خوب گوش کن.... نفس دارند....
این حرفها از نبودن تو آمده اند.... مهم نیست این نوشته های درهم و برهم مرا بخوانی یا نه....
من برای دل خسته ام مینویسم.....
میخواهی بخوان.... میخواهی نخوان..... فقط خواهشم این است که اگر خواندی
عاشقانه هایم را پیش کسی بازگو مکن.... من اینها را برای تو سروده ام نه برای دیگران.....
ببخش.... ببخش اگر نوشته هایم بوی غرور گرفته اند....
آخر...
مدتی است دلگیرم.... نه ازتو... از دلم.... که چه صبورانه نبودنت را تحمل میکند... بدون هیچ شکوه ای....
میدانی.... دیگر ازاین ماضی و مضارع ها خسته ام....
دلم برای حال ساده ی بودنت تنگ است.....و باز هم طبق عادت همیشه می آیم و می نویسم و طی میکنم این عشق
یکطرفه را....
بدون این که توقع برداشتن یک گام از سوی تو را داشته باشم....
144ساعت شد... نبودنت را میگویم....
حالا144ساعت است که نیستی و من به عشق این90دقیقه تمام این144ساعت را انتظار میکشم...
می آیی و 90دقیقه شروع میشود....
حالا منم و تو و او ....... 90دقیقه باتو اما .... بدون تو.... مخاطب تو او.... مخاطب من....
نگاه تو به اوست و نگاه من هرلحظه به عقربه های ساعت..... چه سخت روحم را میخراشد این تیک تاک لعنتی......
90دقیقه تمام شد.... حالا ازهم جدا میشویم....
ازهم دور میشویم تا هردو به یک احساس برسیم.... تو به فراغت و من....
به فراقت....
یک حرف تفاوت که مهم نیست.... هست؟
You are there
And I am here
Thinking about how much
I love you
Thinking about how much
I respect you
Thinking about how much
I miss you
You are there
And I am here
Thinking about how much
I cannot wait
Until we are together again
Thinking about how much
I will appreciate
More than ever
The t
ime
We will spend together
I love you
لحظـــهـــ هــایَم مـــال تــو ..
بـه قیمتـــِ صـِـفر " تومــَن"
هَمین کــِ
"تـــو" کِنـــار "مــَـن" باشی
ثروتمــندترین انسانـَم ..
این چهارصد و هفتاد و پنجمین کتابی ست
که می خوانم تا شاید
..
کسی ،جایی ، ـ
چیزی از معمای نهفته در نگاهت
گفته باشد !
امروز صبح وقتي از خواب برخواستم ...
فرشته ي سمت چپـم سرگرم ِ نوشتن بود !
نميـدانم در خوابهــايم چه ميگذرد که فرشته ي سمت ِ راست سال هـاست
که چيزي براي نوشتن ندارد !!!
+ طبيعي ايست اين همه روياي ِ تــو در خواب ... هر شب ... !
نمی دانم چه حســـــــــــی ست این عاشقی ؟؟
وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم ،
دوستــــــَــــــت دارم ...
وقتی صدائی می آید دوستتـــــــــ دارم
وقتی سکوت است دوستتـــــــــــــــــــــــــــ دارم
چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای ؟؟
[-Design-] |