عــــاشـقـانـه های من
تقدیم دل پاک بانوی رویاها
من به تو فکرمیکنم فقط چند پاراگراف وقتی به تو فکرمیکنم از آسمان تابستان بهار میبارد من به تو فکرمیکنم پشت میزتحریرم مینشینم دهان لپ تاپم را بازمیکنم دکمه بیدارشدنش را فشارمیدهم دستهایم را به هم میمالم انگارمیخواهم واژه هارا به نوک انگشتهایم هدایت کنم مثل هرروزاین همه سال نویسندگی بااحتیاط قلبم را ازسینه بیرون میاورم ومیگذارم قسمت شمال غربی میزتحریرم توی کلاس های نویسندگی میگویندکه دوره نوشته های احساسی به سررسیده است ونویسنده هابایدباعقلشان بنویسند پس بایدسعی کنم باعقلم بنویسم سعی میکنم و... اما نمیشود مثل همه این روزهای نویسندگی...نمیتوانم بااحتیاط قلبم را برمیدارم و سرجایش میگذارم بعدمینشینم و باخیال راحت شروع میکنم به سروکله زدن باکلیدهای لپ تاپم.............. ..
[-Design-] |